نوشته‌ها
نوشته‌های مرتضی ممیز
مرتضی ممیز از نگاه دیگران
کاری پیپو
احمدرضا احمدی
نورالدین زرین کلک
افسانه ممیز
ابراهیم حقیقی
آیدین آغداشلو
محمدعلی بنی اسدی
ایرج افشار
فرزاد ادیبی
مصطفی اسداللهی
پریسا تشکری
بیژن صیفوری
امرالله فرهادی
فرشید مثقالی
ساعد مشکی
احمدرضا درویش

ساعد مشکی


احتمالا نتیجه ی پیری و گذشت زمان بر زندگی است که آدم را دل نازک تر می کند. از وقتی آقا مرتضی رفته است، هر گاه کتابی از او را صفحه آرایی کرده ام، فایل هایش را برای جایی آماده کرده ام، سالگرد رفتن یا تولدش را به یاد آورده ام، عکسی از او را در آرشیوم دیده ام و حتی در خلوت هر گاه به یادش افتاده ام، بغض گلویم را فشرده و اشکی سرازیر شده. هر چند تلاش می کنم در میان جمع این اتفاق نیفتد. حالا هم همان حکایت است. هر چه خواستم بنویسم، نشد. در همه ی این سال ها تنها مرتضی ممیز بود که یادش چنین برای من ماندگار شده و خاطرش همیشه تازه است. در چند ماه گذشته دوست عزیزم علی دوراندیش هم اضافه شده و هر یادی از او مرا منقلب می کند.

شهاب عزیز تنها می توانم عکسی را که آقا مرتضی در فرانسه گرفته، برایت بفرستم. در آن سفر مجید عباسی، علی رشیدی و من همراهش بودیم. خواهرزاده ی علی رشیدی هم که در امریکا گرافیک می خواند همراهمان بود. عکس اول را آقا مرتضی چیدمان کرد و بعد خودش جای خواهرزاده ی علی نشست و از او خواست تا عکس را بگیرد. آن موقع هنوز سر حال بود و تازه نشانه هایی از مریضی خودنمایی کرده بود. او مثل همیشه با وسواس این چیدمان را انجام داد.  

ساعد مشکی

این مطلب پیشتر به در مجله الکترونیکی رنگ به مناسبت تولد مرتضی ممیز منتشر شده .