نوشته‌ها
نوشته‌های مرتضی ممیز
مرتضی ممیز از نگاه دیگران
اعلان، پلاکات، آفیش، پوسترسینمایی و عاقبت کار
در ظرافت و زیرکی اشارات
سهراب به یاد ماندنی است
مقبولیت گرافیک مدرن
نشانی
سواد بصری
راه و رسم واقعی طراحی صحنه
درکنار طراحی گرافیک
در این سوی مصور کردن
در جستجوی شیوه های نوشتن مناسب نام هر فیلم
خاموشی دریا
بررسی کوتاه تاریخچه‌ی اعلان در ایران
بررسی آثار استاد ابوالحسن صدیقی
آفتاب آمد دلیل آفتاب

درکنار طراحی گرافیک

 اغلب طراحان گرافیک، کارهای سفارشی را در ذهن خود به دو نوع تقسیم می کنند:‌

یکی از کارهایی که دارای موضوعاتی آشنا و مطابق علایق آن ها است که طراح با آمادگی کامل شروع به طراحی موضوع می کند.

 دیگری کارهایی است که دارای موضوعاتی کاملا غریبه هستند و طرحان برای طراحی آن ها مطالعه و جست و جو کرده تا با جوانب آن کاملا آشنا شوند. و از اطلاعات به دست آمده ایده های مناسب را پیدا و کار طراحی را آغاز کنند.

این نکته امری طبیعی است زیرا هیچ کسی نیست که در همه زمینه ها دارای اطلاعاتی کافی باشد.

همه چیز را همگان دانند و در ایران به دلیل عدم رشد و گستردگی کافی رشته های خدماتی کار، به ناچار در حرفه طراحی گرافیک به مانند اغلب مشاغل که کارها دارای تقسیم بندی تخصصی است؛ چنین تقسیم بندی هایی به درستی به وجود نیامده است.

با آن که طراحان تیز هوشی هم هستند که اغلب با مهارت کافی در زمینه های گوناگون طراحی گرافیک قلم می زنند.

اما هر یک از عملکردهای طراحی گرافیک خود تخصص ویژه ای را می طلبد و تجربیات و استعداد و ذهنیت خاصی را لازم دارد.

و اگر رشد وسیع اقتصادی کار وجود کار وجود می داشت حتما در حرفه طراحی گرافیک هم تخصص های متعددی مطرح می شد و مسلم  است که کار کردن در چارچوب های تخصصی، کیفیت کار را بهتر و عمیق تر می کند.

در بین کاربردها و تخصص های طراحی گرافیک؛ طراحی نشانه، نسبتا کاری مشکل تر و شگرف تر از بقیه موضوعات گرافیکی است.

زیرا طراح باید در محدوده ای مانند تراشیدن جواهر، با اشارات ظریف و دقیق بس تنگ و کوچک فرم ها را به وجود آورد و صیقل زند تا معانی آن ها را بیشتر جلوه گر کند.

و بتواند با نقشی خلاصه و مختصر، پیام موثر آن را مخاطبین انتقال داده و ارتباطی مفید و دایمی را با ایشان برقرار کند.

نشانه همیشه نقشی است که مفاهیم متعددی را به صورتی فشرده در خود جای داده است.

و طراح برای نمایش چنین مفاهیمی باید مراحل پژوهشی متعددی را به شرح زیر انجام دهد:

• مرحله شناخت و آشنایی با موضوع

• جستجوی اشارات بصری و تصویری درست از مطلب

• پیدا کردن و به وجود آوردن شکل مناسب نقشی حدودأ آشنا برای مصرف کننده

• ترکیب این اشارات در ساختمان نقش

• تنظیم این مجموعه با بیان و نمایش صحیح گرافیکی از موضوع در چارچوب نشانه مورد سفارش

این ها مراتب مسیر کار طراحی و خلق یک نشانه است.

چون نقش و نشانه، ابعادی مختصر و کوچک دارد، به نظر هیچ کس نمی رسد که طراحی آن، چنین مراحلی طولانی و جست و جوگرانه داشته باشد.

ولی واقعیت آن است که طراحی نشانه  کاری نیست که به یک باره انجام شود و چه بسا که طراح برای جست و جوی مطلوب در هر مورد بارها و بارها مطالعه و طراحی های متعددی را تکرار و یا عوض کند، تا ایده را به بهترین و خلاصه ترین شکل در آورد.

زیرا نشانه باید به شکلی کاملا ساده تبدیل شود تا در ذهن بیننده به راحتی جایی دایمی بیابد و در آن جا ماندنی گردد.

و ارتباط مورد نظر و مطلوب را با مصرف کننده برقرار کند.

چنین جریان عملی ، البته تنها در چارچوبی ذوقی به دست نمی آید.

دانش فنی – هنری ویژه طراحی نشانه از یک طرف و تجربه و شناخت فرهنگ جامعه از طرف دیگر

امری لازم و واجب است تا کار و ساخت نشانه به صورتی حرفه ای صورت پذیرد.

طبیعی است که نتیجه چنین تلاش پیچیده ای؛ گاه به آسانی مورد پسند اولیه مخاطبین قرار نمی گیرد، زیرا مخاطبین چنین مراحل فنی و هنری را در ذهن خود طی نمی کنند و یا حتی با شیوه های گوناگون طراحی روز نشانه، آشنا نیستند و در جریان کیفیت کوشش ها و ابداعات روز در حرفه طراحی گرافیک قرار ندارند و چون طراحی گرافیک پیشه مخاطبین نیست طبیعی است که ایشان همیشه ابداعات گرافیکی را بسیار دیرتر می یابند.

آن ها به مرور پس از گرفتن اطلاعات و آگاهی های متعدد کم کم با چنین ابداعاتی روبه رو شده و به ارزش های آن پی می برند و از نقش ها و نشانه های جدید احساس لذت و رضایت می کنند.

بنابراین آنها به هنگام سفارش و بعد قضاوت و انتخاب کارهای طراح، اغلب با ایده های جدیدی که طراح با ایشان مطرح می کند، آشنایی ذوقی ندارند و همراه افکار او نیستند.

این نکته اغلب ایجاد مشکلاتی در رابطه سفارش دهنده و طراح می کند. این مشکلات به چند موضوع دیگر نیز بستگی دارد:

گاه سفارش دهنده قبلا براساس مشاهده طرحی نو، علاقمند به داشتن نشانه مشابهی برای موسسه و یا محصول خود می شود و با چنین پس زمینه ذهنی به یک طراح مراجعه و سفارشش را مطرح می کند.

اغلب این سفارش دهندگان، درباره پس زمینه ذهنی خود با طراح صحبتی نمی کنند. زیرا ضمنا باور دارند که معمولا طراحان همیشه به دنبال طرح های نو برای مشتریان خود هستند.

اما همان طور که اشاره شد؛ میزان و نحوه نوگرایی بین سفارش دهنده و طراح بس متفاوت است.

زیرا نوگرایی طراح از دیدگاهی گرافیکی و تخصصی است و نوگرایی سفارش دهنده در چنین چارچوبی نیست.

و اگر سفارش دهنده پس زمینه فکری و تصوراتش را برای طراح بیان کند به راحتی او را در پیدا کردن ایده مطلوب و خواست  های خود هدایت می کند و حداقل چنین تجربه ای آن است که طراح می تواند خواست سفارش دهنده را با شکلی دیگر و طرح زیبایی در زمینه های دلخواه مشتری طراحی کند.

پس تجربه نشان داده است که طراحان همیشه باید به یاد داشته باشند که در مذاکرات اولیه با سوالاتی دقیق با پس زمینه ذهن و سلیقه سفارش دهنده به خوبی آشنا شوند.

کتاب حرف‌های تجربه / مجموعه مقالات مرتضی ممیز از ۱۳۴۵ تا ۱۳۸۲
انتشارات دید / ۱۳۸۲